معنی برده رزمنده روم باستان
حل جدول
گلادیاتور
برده جنگجوی روم باستان
گلادیاتور
برده انقلابى روم باستان
اسپارتاکوس
برده آزادى خواه روم باستان
اسپارتاکوس
برده جنگ جوى روم باستان
گلادیاتور
رزمنده
مبارز، جنگجو
امپراطور روم باستان
اکتاویانوس
سردار روم باستان
کاسیوس
شاعر روم باستان
هوراس
خطیب روم باستان
سنکا
لغت نامه دهخدا
رزمنده. [رَ م َ دَ / دِ] (نف) جنگنده. که رزم کند. جنگ کننده. رزم کننده. (یادداشت مؤلف). که بجنگد. که جنگ کند. که نبرد کند.
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیکارجو، تکاور، جنگاور، جنگجو، جنگنده، چریک، مبارز، مجاهد
فارسی به عربی
مقاتل
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1277